خانواده طرفین

ساخت وبلاگ
امروز به همراه مادرم رفتم دختر دیگری رو به نظاره بنشینم

در نگاه اول نا امیدی و پشیمانی در چشمان دختر موج میزد.

به پیشنهاد مادر دختره رفتیم دقایقی رو با هم همکلام شویم.

رو در روی هم بودیم.

خیلی دلم میخواست بدونم این همه ترس و دلهره اش از چیه تا اینکه خودش لب به سخن گشود.

گفت مادرت گفته تو دنبال خانواده ی مذهبی هستی و ... اما پدر من معتاده و روم نشد به مادرت بگم. سخنش رو ادامه داد ... گفت در کل خاندان ما فقط من مذهبی هستم و در گذشته ازدواج ناموفقی رو داشته ام.

منم حال و روزش رو که دیدم شروع کردم به دلداری دادن

آخرش ازم پرسید نتیجه چی میشه؟

دلم به حال دختر بسیار گریست . دوس داشتم زمین باز بشه و منو در خودش فرو کنه گفتم هر چی خدا بخواد همون میشه. 

 

گذشته ی دختر و خانواده اش چقدر می تونه در خوشبختی زوجین تاثیر گذار باشه؟

 

هزار و یکمین دیدار...
ما را در سایت هزار و یکمین دیدار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynameissaeid بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 10:40